جامعه کهنه

متن مرتبط با «ملول از همرهان بودن» در سایت جامعه کهنه نوشته شده است

مقاله من در مجله چشم انداز مدیریت دولتی

  • هر نوع تاييد يا تخريب افراد و نهادها در وبلاگ‌ها، سايت‌هاي اينترنتي و شبکه هاي اجتماعی به نام نويسنده اين وبلاگ، كذب محض و غيرقابل استناد است. من پيغامی نمي‌گذارم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ۲۲ ساله از منطقه چنگوله

  • صبح که رسیدم اداره فضای اداره یک جور خاصی بود. جایی که بنا بود مدفن شاید همیشگی و شاید موقت شهید گمنام باشد پر گل بود. گل‌های قشنگ. من رفتم به آن سمت و اجازه گرفتم تا توی قبر را نگاه کنم. زیاد عمیق نبود. توش پر از نوشته‌هایی بود که همکاران نوشته بودند و هر کسی چیزی خواسته بود و دعایی نوشته‌ بود. معاون اداره اسم یکی از استادها را برد و گفت رفته توش و احساساتی شده، من هم نزدیک بود احساساتی شوم. رفتم سمت اتاقم که آمبولانس آمد و گفتند کمک کنید تا بگذاریم توی ماشین پر از گلی که برای این کار درست کرده بودند. من هم زیر تابوت را که مزین بود به پرچم قشنگمان گرفتم. سبک بود، مثل پر، انگار بنا نبود اصلا توی خام برود. سوار باد بود، سوار ابر. بوی خوشی می‌داد. مخلوط بوی سدر و گلاب. یکی گفت صلوات. تابوت را گذاشتیم توی ماشین پر از گل که دورش پرچم ایران بود. مراسم تا عصر طول کشید و من. اداره که تمام شد و شب که شد باز رفتم به مزارش سر زدم. چیزی توی حیاط دانشکده تغییر کرده بود. این را واقعا می‌گویم. شهید ما ۲۲ ساله است، از ارتفاعات چنگوله . روی خاکش نوشته بودند ... رفتم درباره این عملیات کوچک چیزی خواندم که بود. عملیات عاشورای ۲، لشکر علی ابن ابیطالب. تپه‌های کوتاه و بلند این منطقه. اصلا سال ۱۳۶۴ کجا و حالا کجا. آن تپه کجا و منطقه مهرآباد کجا. گفتم سبک است مثل ابر؟ گفتم خوشبوست مثل گل؟ فکر کنم گفتم. روز عجیبی بود برای من از نظر احساسی و اولین بار بود که زیر تابوت کسی را گرفتم و اولین بار بود اسم چنگوله را می‌شنیدم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فضای مجازی

  • تمام نویسندگانی که من می‌شناسم و هم نسل من هستند و بودند به فضای مجازی باخته‌اند. گمان این بود که این فضا ایشان را یاری می‌دهد برای دیدن شدن و ... اما در نهایت در این فضا غرق شدند و محو شدند. برو کشتی نوحت را پیدا کن ای اسیر طوفان. طوفان نوح امروز فضای مجازی است، ای اسیر این فضا شده ... چیزی از آن در نخواهد آمد. کشتی نوح تو کجاست؟ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سگ بازی

  • با برکه رفته بودیم بیرون که مثلاً ماشین بازی کند و پشت فرمان بنشیند. این وسط در را هم باز می‌کرد و توی کوچه هم بدو بدو می‌کرد که دو نفر با سگ آمدند. یکی را بسته بودند و یکی باز بود. سگ‌های بزرگی بودند. من گفتم: سگ‌ها کاری ندارند؟ صاحبش گفت این یکی کوچکه، اون یکی هم فقط افغانی‌ها رو می‌گیره. رفتند و توی سایه ایستادند که برکه دوباره از ماشین پیاده شد که برود سمت پدرم. سگه پرید سمت برکه و تا من برسم بهش تنه زد به برکه و پرتش کرد زمین و من آمدم بغلش کردم که آن یکی هم وحشی شد. پای بچه زخم شد و زهره‌اش هم ترکید. کار ندارم، سگ خوب است یا بد است اما سگ‌بازی قطعا بد است و اینکه فکر می‌کنیم حق داریم هر جا این حیوان را بکشیم و ببریم و به بچه و بزرگ بپرد و این را از حقوق حتمی خودمان می‌دانیم احمقانه است. سگ بازی شد کار؟ هر کاری غرب کرد، بکنیم توی فرهنگ و این را آش و لاش کنیم با هزار چاله و چله بندازیمش کنار بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مغازه خودکشی

  • مغازه خودکشی، داستان بلند طنزی است درباره کسب و کار عجیب کی خانواده، این خانواده ابزار خودکشی می‌فروشند. در این خانواده مرگ اندیشی، نکبت و توجه به مسایل منفی زندگی حسن شمرده می‌شود و توجه به نکات مثبت زندگی خیانت به این کسب و کار است، در نتیجه شادی یکی از فرزندان این خانواده عملی غریب به حساب می‌آید، شادکامی و بی‌توجهی به جنگ و تخریب محیط زیست و یک کلام امیدوار بودن چیزی نیست که این خانواده مرگ فروش تاب بیاورد. کتاب کاریکاتوری است از توجه آدم‌ها به نکبت زندگی و تباهی و پوچی و سیاهی. درواقع دنیای کنونی و خبرهای تلخ منتشر شده مغازه خودکشی اصلی است. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فوتبال از جنس مدیریت

  • ژاپن برنامه دارد تا روزی در جام‌جهانی قهرمان شود. خیلی‌ها به این هدف ژاپن خندیدند، اما انگار ژاپن را نمی‌شناسند، با آن سبک مدیریت خاصش که از هیچ چیزی می‌سازد. در حالی که فوتبال ایران گرفتار دعواهای سیاسی، مدیریت ضعیف و فشل، فقدان برنامه‌ریزی، دولتی بودن، بعضا فساد و سیاست زدگی ... بوده و هست، فوتبال ژاپن برنامه‌ریزی کرد، برنامه‌ریزی کرد و برنامه‌ها را اجرا کرد و اکنون مزد آن برنامه‌ها را گرفت. دو تیم سطح اول جهان را شکست داد، تیم‌هایی که یک هیچ باختن از ایشان برای ما افتخار است، ژاپن با اعتماد به نفس، هماهنگی و هم‌دلی موفق شد در حالی که فن‌آوری هم به آنها کمک کرد. فوتبال و نتایجش چیزی جز بازنمایی وضعیت مدیریتی کلان نیست... ژاپن روزی قهرمان می‌شود و هنوز ما در حسرت صعود از گروه هستیم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مسافری از کانادا

  • رضا بعد از 5 سال امده بود ایران که به خانواده اش سری بزند. به همراه دخترش و همسرش. سری هم به من زد. موهاش کمتر شده بود اما بیش و کم لاغرتر از قبل شده بود. از این در و آن در حرف زدیم و از اینکه چرا مهاجرت کرده است به کانادا. من گفتم حوصله جاهای سرد را ندارم. جای سر به من نمی سازد. رضا به نظرم هیچ وقت از ان ادمهایی نمی آمد که مهاجرت کند. یعنی احتمال مهاجرت برای من بیشتر بود تا رضا. تفاوت در این بود که من همیشه دست به عصا تر بودم و این همکلاسی و دوست قدیمی من سعی می کرد چیزهای جدید را امتحان کند. یک چیزی در مورد مهاجرت در کتابی خواندم و در ان فرایندی را تصویر کرده بود. در ابتدا ذهنیت یک توریست را داری. همه چیز زیباست. بعد از ان اما کم کم افسرده می شوی و بعد کمی جا می افتی و آخر سر می فهمی که آسمان همه جا همین رنگ است. من که نرفتم اما اینجور نوشته بود. هر چه بیشتر شرایط اقتصادی و چشم انداز آینده نامشخص تر می شود تعداد مهاجرت ها افزایش می یابد. در خط مشی گذاری می گویند: آدم ها با پاهایشان رای می دهند اما چیزی که من از ادبیات یاد گرفتم این است: قلب آدم هم پر دارد. گاهی جسمش اینجا اما قلبش پریده و رفته. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تهی از نابغه

  • به مخمل گفتم که روزگاری نوابغ سمت هنر می رفتند و باید آنجا جست و جویشان می کردی. اکنون قطعا این طور نیست. نوابغ امروز که دنیا را تغییر داده و تاثیرات بزرگی بر جهان گذاشته اند یا می گذارند در حوزه آی تی و ژن و تکامل فعال هستند. دیگر هنر چیزی است به شدت شخصی. حتا شخصی هم نیست چیزی است که نیست مربوط به گذشته است. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • استراتژی هم از نظامی گری آمده

  • خوانده م که بعضی انتقاد کرده ند که چرا شما از واژه های نظامی برای پرستارها و کادر درمانی استفاده می کنید که این ها سربازان وطن هستند و خط مقدم مبارزه والخ. گله ای نارواست. بسیار می توان از استعاره های, ...ادامه مطلب

  • چینی نازک تنهابی من

  • دیشب بد خوابیدم، خیلی بد. دو سه ساعت تا صبح بیدار ماندم. صبح زود رفتم دانشگاه علامه تا بتوانم استادی برای رساله‌ام پیدا کنم. استاد مشهوری را دیدم اما طفره رفت. از لحنش خوشم نیامد اما همه چیز بر مراد د, ...ادامه مطلب

  • 40 داستان‌ کوتاه‌نویس برتر از 1357 تا 1397 به انتخاب روزنامه آرمان

  • محمد محمدعلی (1327-تهران)1- بازنشستگی، 1366/ منیرو روانی‌پور (1333-بوشهر)2-کنیرو، 1367محمدرضا صفدری (1332-بوشهر)3-سیاسنبو، 1368اصغر عبداللهی (1334-اهواز)4-سایبانی از حصیر، 1369اصغر الهی (1323 مشهد-139, ...ادامه مطلب

  • چند نکته از این معنی

  • ما به صراحت بیش از تعارف نیاز داریم، در نوشتن درباره کتاب‌ها هم به صراحت نیاز داریم، نه به تعارف تکه پاره‌کردن و رعایت حال همه را کردن، بسیار دلخوری از من پیش آمده است، سر رعایت نکردن آن چه به گمانم نباید البته رعایت کرد، حقیقتا، فرو کاهیدن حرف‌ها به «کتاب می‌خوانی که بدش را بگویی» به نظرم بی انصافی محض است، آقاجان شما بخوان تعریف کن، درد این است که شماها کت, ...ادامه مطلب

  • لاتاری، گانگستر بازی در دبی به شیوه مهدویان یا یک قیصر در دبی

  • لاتاری فیلمی است ساخته محمد حسین مهدویان. فیلم درباره غیرت است یا قرار بوده درباره غیرت باشد. تیتری که جایی درباره این فیلم خواندم این بود: غیرت به سینمای ایران برگشت. ان‌شالله.اما به گمانم هم زمان فیلم درباره بی‌غیرتی و جهالت هم بود. این‌ها هم راه هم به ذهن می‌آیند. فیلم را جوابیه‌ای تصویری به فیلم فروشنده فرهادی دیدم‌. فرهادی فیلمساز مورد علاقه من نیست قطعا... آنجا، یعنی در فیلم اسکار گرفته فرهادی، مرد با وجود اطلاع از تجاوز به همسرش، متجاوز را می‌بخشد‌. (شکر خدا همه روشنفکر)اما مهدویان هر دو‌ حس را هم زمان ساخته و به این دلیل شاید اثر عمیقی بر بیننده نگذارد، بیش از ان نوعی سطحی نگری عوامانه.در فیلم قیصر هم فقدان بی‌غیرتی، همه را همراه با قیصر می‌کرد. تنها همین حس بود و بیننده هم با قیصر هم قدم می‌شد تا به انتها‌، هر چند ان عوامگرایی در قیصر هم هست.اما داستان فیلم: دو جوان در لاتاری ثبت نام کرده‌اند و قصد دارند به امریکا بروند... پدر دختر با ازدواج این‌ها مخالف است، سر و کله جوان مایه‌داری پیدا می‌شود و پدر دختر را برای کار مدلینگ به دبی می‌فرستد، همراه آن جوان. پس از چندی جسد دختر را به ایران می‌آورند، او خودکشی کرده است.پسر برای گرفتن انتقام همراه مربی فوتبالش که در جبهه‌های جنگ هم شرکت کرده به دبی می‌رود تا جوان را بگیرند و بکشند.... در این میان ماموری هم ایشان را همراهی می کن, ...ادامه مطلب

  • «واسازی از تاریخ هنر تا ترک سیگار»

  • «واسازی از تاریخ هنر تا ترک سیگار» پنج جستار از پنج نظریه‌پرداز مطرح جهان است که با ترجمه‌ی شهریار وقفی‌پور به‌تازگی از طرف نشر ایجاز وارد بازار کتاب شده است. این کتاب اولین مجموعه از کتاب‌های نظری نشر ایجاز است و از این سری قرار است کتاب‌های دیگری با عنوان کلی «زیبایی‌شناسی» در آینده منتشر شود. اما چنان که از عنوان کتاب پیداست آنچه این مقالات را به هم پیوند می‌دهد مفهوم واسازی است. اندیشیدن درباره‌ی آن و از طریق آن و اما مقالات کتاب: «واسازی در برابر پسامدرنیسم» از «کریستوفر نوریس» مقاله‌ی نخست کتاب است. در این جستار مؤلف با رویکردی واسازانه به بررسی نقادانه‌ی مفهوم «پسامدرنیسم» و تعریف‌پذیری آن می‌پردازد و به معانی متعدد آن در ساحت‌های متفاوت اشاره می‌کند. وی بر این نظر است که این جنبه‌ی پ,«واسازی ...ادامه مطلب

  • بازار کرمان

  • راسته بازار کرمان طولانی‌ترین راسته بازار ایران است. از راسته بازارها که بندازی تو پس کوچه‌ها می‌رسی به کاروانسراها، کاروانسرای هندوها با ان جایی که برای بت‌های هندوها درست کرده بودند. کرمانی‌ها همواره اهل تسامح و تساهل بوده‌اند، پس عجیب نیست زرتشتی و شیعه و سنی و شیخی، درویش و اهل خانقاه کنار همند، اهل مدارا، نه امروز و دیروز، قرن‌ها... و اگر به ناگهان خبطی کرده‌اند در سنگسار مشتاق، مشتاق علیشاه،,بازار,کرمان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها