کالای مصرفی

ساخت وبلاگ

چند روز پیش گفت و گویی داشتم با جریده‌ای درباره ابتذال در ادبیات معاصر و اینکه آیا ادبیات معاصر مبتذل است یا خیر؟ من ابتذال را خردگریزی معنی کردم و عدم شناخت از فرهنگ و زندگی. آنجا اشاره کردم که ما کتاب را مصرف می‌کنیم؛ به چه معنا؟ به این معنا که کتاب‌هایی که منتشر می‌شود ( شامل ترجمه و تالیف) مثل روزنامه هستند مانا نیستند. زندگی آن‌ها کوتاه است و به کار همان روز می‌آیند. عمیق نیستند. این موضوع تنها کتاب‌های تالیفی را شامل نمی‌شود که کتاب‌های ترجمه شده هم مصرفی شده‌اند. شمای خواننده با موجی از کتاب‌های ترجمه شده مواجه هستید که به زحمت می‌توانید اسم نویسندگان آنها را به ذهن بسپارید چه برسد به پی بردن به جهان بینی ایشان.
ناشران تولید و تولید و تولید را در دستور کار قرار داده‌اند. تولیدی که در بحث ترجمه به ورود کالاهای قاچاق هم شبیه است. این تولید بی‌در و پیکر آسیب‌هایی دارد؛ ترجمه افسارگسیخته موجبات سردرگمی، نزول سلیقه خواننده را فراهم می آورد و طبعا نزول انچه که ادبیات است. پس بی راه نیست نویسنده بدی مثل بوکوفسکی خواننده دارد اما ملویل و پروست و مان مهجورند. پس چند ترجمه از یک کتاب نویسنده که به ناگاه بهترین بهترین های فلان کشور را از آن خود کرده است عجیب نیست.
در این بلبشو سلیقه‌سازی‌هایی هم به ممد مجلات و ابزارآلاتی که شبکه اجتماعی نامش داده‌اند انجام شده است که طبعا نازل است. شما را ارجاع می‌دهم به صفحات اینستاگرام چند ناشر مشهور. به زحمت چند کتاب خوب از نویسندگان درست و درمان توش هست.
پس کتاب هم مثل همبرگر مصرف می‌شود مثل روزنامه کوتاه اثر است. مثل پپسی سود آور است و مثل زمان مفهومش در دنیای معاصر عوض شده است. این سلیقه‌سازی البته زیبایی‌شناسانی را هم هدف قرار داده‌اند به مدد نازل‌ترین نوع فلسفه –فلسفه گزین‌گویه سطحی تلگرامی- خودش را به جای اندیشه هم جا می‌زند. هشت پای ترجمه بی‌در و پیکر کتاب‌هایی ترجمه می‌کند که مزه شبه اندیشه‌ورزی دارند اما عمیقا طعم تخیل ندارند مزه خردل با فلافل می‌دهند. این عزیز کرده بی‌هویت سوسول  که ادبیات معاصر نامش داده‌اند کوتوله سرا شده است، وقتش نیست عظمتش را برگردانیم با کتاب خوب خواندن از کتاب خوب گفت؟.
به جای عناوین روزنامه‌های صبح هر روز با کتابی مواجه هستیم که ناشران همیشه در حال ضرر دادن منتشر می‌کنند. این روزنامه‌ها جای ادبیات را اشغال کرده‌اند و ذهن مصرف‌زده را پر می کنند ار ستون طنز و کاریکاتور و اسامی ناکارآمد به جای آن حجم عظیم آگاهی که سخت و دیریاب است.
ساز و کارهای مصرف این ادبیات مبتذل ناآگاه ترجمه زده هم آسان است کاندیدا شدن در یکی از جوایز آن ور آب. بی انکه حضرت مترجم کند و کاوی کند آیا این کالا به کار رشد فرهنگ می آید یا خیر باید فراموشش کرد. روزنامه باید پر شود. از ترجمه چرخه تولید باید سریع و سریعتر تولید کند تا به سوددهی برسد. مترجمهای بیشتری باید به کار گرفته شوند. سرعت ترجمه هم مهم است ذهن مصرف زده که زمان را هم می‌بلعد به هر چیز جدیدی به سرعت نیاز دارد. جهان سوم غرق در سرعت و مصرف است و باید روز به روز این کالای مصرفی تولید و تبلیغ شود و به فروش رود چون در سریع‌ترین زمان ممکن کتابی مشابه ترجمه می‌شود و و دیگری از رونق می‌افتد.

جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : کالای مصرفی,کالای مصرفی بادوام,کالای مصرفی چیست,کالای مصرفی پزشکی,کالای مصرفی به انگلیسی,کالای مصرفی دندانپزشکی,کالای مصرفی خانوار,کالای مصرفی و واسطه ای,کالاهای مصرفی,کالاهای مصرفی چیست, نویسنده : changizia بازدید : 195 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:33