قلبم انگار از کار افتاده است. روزگار چنینش کرده است یا... زندگی جایی برای دوست داشتن نگذاشته است یا... آدمها این بهترین حس بشر را ویران کردهاند با خمودگی، با بیتفاوتی و دلزدگی. مثل ساعتی زنگ زده شده است، آن چیز که قلب نامش دادهاند. آنچه هم جسم است هم جمال و هم جلال در روزمرگی پلاسید.
جامعه کهنه ...برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 163