سفر به نوشهر

ساخت وبلاگ
دو سه روزی است که به نوشهر آمده‌ایم، هوا خوب است اما مسافرها زیادند. تقریبا همه جا شلوغ بود. یک روز رفتیم نمک‌آبرود و با خواهرم کمی قدم زدیم. هوا عالی بود. امروز هم راندیم به سمت رامسر که شهر مورد علاقه من است. مثل همیشه تله‌کابینش را سوار شدیم. آنقدرها که سابق بر این کیف می‌داد، لذت نداشت. قیمت بلیت‌ها هم سی هزار تومان شده بود. مردم هم مدام چلیک و چلیک عکس می‌انداختند. فکر کنم رتبه اول عکاسی در جهان  را  خودمان با فاصله زیادی از کشور بعدی کسب کنیم. وقت‌برگشتن اتفاقی فهمیدیم که کشتی تفریحی‌ای هم هست به نام مایا که یکساعتی را می‌شود سوارش شد.

بلیتش پنجاه تومن بود و سوار شدیم. کشتی خرامان تا وسط دریا رفت. خیلی لذت داشت. موسیقی زنده هم داشت که بامزه بود. هر چند به زحمت تعداد مسافرها ده نفر می‌شد، ظرفیتش هفتاد نفری بود. ناخدا یا صاحب کشتی به خواهرم گفت قیمت کشتی دو و نیم میلیارد تومن است و مختصری هم از قایق‌های نجات کشتی مایا گفت. وسط راه خواهرم دریا زده شد و بالاآورد. ناخدا گفت که نباید به آب نگاه می‌کرد. به هر حال به خیر گذشت. ناهار را توی ویلا خوردیم. مخمل چیزکی درست کرده بود.

دوست داشتم جت اسکی‌ای یا چیزی مثل این سوار شوم که فکر کنم تو این سفر امکانش نباشد.

ماشین هم، هم توی راه و جاده و هم اینجا خوب جواب داده است. ماشین خوبی است گو اینکه پیش از آغاز سفر تو لاستیکش پیچ رفت و بد جور دلم را سوزاند. پیچ بزرگی هم بود. به هر حال آپارتی پشت اداره‌م یک جوری ترمیمش کرد. تا اینجا هم مشکلی باهاش نداشته‌ام. 

دیشب هم سری به یکی از شعبه‌های بسیار زیاد اکبر جوجه زدیم، قیمتش را افزایش داده بودند، اما کماکان معرکه است.

جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 173 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 22:23