سروهای مفرغی

ساخت وبلاگ

علی چنگیزی نویسنده جوانی که با نگارش سه گانه اول داستانی خود نگاه‌های زیادی را در میان مخاطبان و منتقدان ادبیات داستانی دهه هشتاد به خود متوجه کرده بود. پس از یک دوره سکوت و بی‌خبری از تألیف رمان تازه‌ای از خود خبر داده است.

چنگیزی که جز داوری در بخش داستان کوتاه جایزه ادبی جلال آل احمد در دو سال پیش تقریباً در میان محافل ادبی به نویسنده‌ای کم‌خبر و کم حضور مبدل شده بود این روزها می‌گوید که رمانی تازه با عنوان سروهای مفرغی و با محوریت زندگی شهری در دست تألیف دارد.

وی در این زمینه به خبرنگار مهر می‌گوید: مدتی است که مشغول نوشتن رمانی هستم با محوریت کارمندها، زندگی کاری کارمندان و دغدغه‌ها و مشکلاتشان. مسائلی که دارند، در پس روزمرگی‌ها و تنش‌ها و استرس‌های ایشان. در ادبیات معاصر ایران اقشار زیادی غایبند، و بعضی بسیار بیش از آنچه باید حضور دارند، داستان‌های زیادی درباره محیط دانشگاه و زندگی دانشجویی نوشته شده و بیشتر از آن درباره روزنامه‌نگاران و نویسنده‌ها و هنرمندان اما از کارگر و کارمند در داستانهای ما خبر چندانی نیست، این‌ها به کلی غایبند و نیستند و دیده نشده‌اند. از محیط کار دولتی خبری نیست و زندگی کارکنان و کارگرهای این بخش‌ها در پس ساختمان‌ها و ساعت‌های کاری و زندگی کاری‌شان در رده‌های مختلف اداری، شادی‌ها و شوخی‌هایشان و در یک کلام زیستنشان.

وی درباره چرایی انتخاب این قشر برای نوشتن نیز می‌گوید: من، مدتهاست کارمند بخش دولتی هستم و با این مسائل زندگی کرده‌ام و مدت هاست دوست دارم که روایت ایشان و خودم را نقل کنم و این مهم را چندی است که آغاز کرده‌ام. در این رمان البته سعی کرده‌ام از مفاهیم رشته تحصیلی ام یعنی مدیریت دولتی هم بهره ببرم، علمی که آن را همتراز ادبیات دوست دارم. این شیفتگی موجب شده از این دیدگاه هم به زندگی کارمندان و همکاران هم نگاه کنم، کارآمدی و ناکارآمدی، بهره‌وری تلاش برای توسعه دانش، سرمایه اجتماعی در بین کارکنان، اعتماد والخ

چنگیزی این موضوع را هم گفته که این رمان که نامش را سروهای مفرغی گذاشته‌است داستانی با مضمون زندگی کارمندی درباره کارمندان و مدیریت است و طبیعی است که در کلان شهری مثل تهران روایت شود.

به گفته این نویسنده فضای سروهای مفرغی شبیه آنچه در پنج کتاب گذشته‌ام نوشته‌ام نیست، هر چند سعی کرده‌ام مثل چند کتاب پیشین از ترم‌های عامیانه در داستان به جا و شاید نابجا استفاده کنم به آن علاقه مند هستم و بخشی از نوشتن هم، نوشتن برای سایه خود نویسنده است.

این نویسنده تاکید دارد که نام کتاب را هم استعاره‌ای می‌داند از زندگی دوگانه هر کارمندی و زیستن در سلسله مراتب دیوان سالاری‌ها.

جامعه کهنه ...
ما را در سایت جامعه کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : changizia بازدید : 201 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:12