نویسنده باید بنویسد

نویسنده, بازاریاب یا مسئول تعطیلی کتابفروشی در فلانجا نیست، نویسنده,، نویسنده, است. البته که تعطیلی کتابفروشی ها مطلب ناراحت کننده ای است اما کتابفروشی هم مثل هر کسب و کار دیگری باید خودش را با شرایط روز تطبیق دهد و اگر نتواند این کار را بکند مانند هر کسب و کار دیگری ممکن است تعطیل یا ورشکسته شود. نویسنده, مسئول این نیست که داد بزند وای کتابفروشی تعطیل شد... کتابفروشی های سنتی طبیعی است که در مقام رقابت با کتابفروشی های بزرگ تعطیل شوند. کتابفروشی هایی که جز کتاب چیزهای دیگری هم عرضه میکنند، به این نکته هم توجه شود که ناشرها هم با رویکرد داغام به پس و پیش، سعی کرده ند خودشان کتابفروشی داشته باشند که خب طبیعی است برای آنها که خودشان جنسشان را تولید میکنند یا خودشان دستی در واردات لوازم تحریر دارند سودآوری بیشتری دارد تا کتابفروشی سنتی ای در گوشه و کنار شهر. اتفاقا کتابفروشی به نظرم در مقایسه با کسب و کاری مثل خرده فروشی و خواربارفروشی محیط پایدارتری دارد. در ایران برای هر بیست نفر یک خواربارفروشی وجود دارد. گمانم استاندارد جهانی اش هزار نفر باشد. به هر حال فاصله زیاد است، خب طبیعی است که تعطیلی این کسب و کار زیاد خواهد بود چون به صرفه نیست و توان رقابت با مگامال ها هم که ندارند، باری، نویسنده, باید بنویسد, و بهتر بنویسد, و... اما گویا همه کار میکند جز نوشتن و بهتر نوشتن.